درمان شوپنهاور

بالای 16 سال

داستانی داستان فلسفی

برنامه مطالعاتی

چکیده کتاب از زبان محبوبه اسماعیل زاده:

از متن پشت کتاب:
یالوم در رمان درمان شوپنهاور تصور میکند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی رونوشت شوپنهاور است به یکی از گروه‌های درمانی روان‌درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش، به مرور دوباره‌ی زندگی و کارش نشسته است.
فیلیپ آرزو دارد با به کارگیری اندیشه‌های شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است. ولی جولیوس می خواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ شوپنهاور بقبولاند که این ارتباط انسانی ست که به زندگی معنا می بخشد؛ کاری که هیچ‌کس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.

توضیحات محبوبه اسماعیل زاده درباره کتاب:

آرتور شوپنهاور فیلسوفی بزرگ و تأثیرگذار بود که اندیشه‌هایش نقش مهمی در شکل‌گیری فلسفه‌های بعد از خود ایفا کرد. با این حال، زندگی شخصی او در تضاد با جایگاه فکری‌اش، سرشار از انزوا، بدبینی و نوعی افسردگی عمیق بود. یالوم در کتاب درمان شوپنهاور با الهام از این جنبه‌های شخصیتی، کاراکتر «فیلیپ» را خلق می‌کند؛ شخصیتی که شباهت زیادی به شوپنهاور دارد و بازتابی از نگاه سرد، عقل‌گرایانه و فاصله‌گرفته از روابط انسانی است.

در روند داستان، فیلیپ وارد جلسات گروه‌درمانی می‌شود و طی این فرایند، به‌تدریج با اهمیت ارتباطات انسانی، تأثیر رابطه بر معنای زندگی، و پیامدهای مخرب انزوا روبه‌رو می‌گردد. یالوم از طریق این درمان گروهی نشان می‌دهد که حتی فلسفی‌ترین و منزوی‌ترین انسان‌ها نیز برای زیستنِ سالم، به پیوند با دیگران نیاز دارند و رهایی از رنج تنها از مسیر ارتباط انسانی ممکن می‌شود.

نظر محبوبه اسماعیل زاده :

به نظر من، این کتاب بسیار مفید و تأمل‌برانگیز است. درمان شوپنهاور با نگاهی دقیق و عمیق، اهمیت روابط انسانی و تأثیر آن‌ها بر رشد فردی و اجتماعی را به‌خوبی نشان می‌دهد.
یکی از ارزشمندترین نکات کتاب این است که به خواننده یادآوری می‌کند اگر در ارتباطات انسانی دچار ضعف یا مشکل هستیم، بهتر است به جای تمرکز بر نقش دیگران، به خودمان، رویکردمان و مسئولیتی که در آن رابطه بر عهده داریم توجه کنیم. این نگاه، هم صادقانه است و هم سازنده.

ثبت نظر شما


محبوبه اسماعیل زاده این بریده کتاب را درج کرده.

محبوبه اسماعیل زاده این بریده کتاب را درج کرده.

باید در برابر هر نابخردی کاستی و پلیدی انسانی گذشت داشته باشیم و به خاطر بسپاریم که آنچه در پیش روی داریم در واقع نابخردی‌ها کاستی‌ها و پلیدی‌های خود ماست. زیرا اینها کاستی‌های گونه‌ی بشر است که ما نیز متعلق به آنیم و در نتیجه همان کاستی‌ها را در درون خویش نهفته داریم. نباید به دلیل این پلیدی‌ها از دیگران آزرده شویم تنها به این علت که تاکنون در ما پدیدار نشده‌اند.

محبوبه اسماعیل زاده این بریده کتاب را درج کرده.

صفحه : ۴۹۷

تلخیص‌ها و تكمله‌ها معرف سبک تازه‌ای‌ست. در عین آنکه بر رنج فاجعه‌بار و غم‌انگیز هستی تأکید دارد، بعدی از پیوند و ارتباط بر آن می افزاید: ما بی چون و چرا از طریق همانندی رنجمان به یکدیگر پیوند خورده‌ایم. این مردم گریز بزرگ در قطعه‌ای استثنایی نگاهی دلپذیرتر و ملایم‌تر به همتایان دوپایش می‌افکند برای مخاطب قرار دادن یک مرد دیگر، تنها واژه‌ی واقعاً مناسب به جای آقا موسیو و ... همرنج من است. اگرچه عجیب به نظر می رسد، ولی با حقایق همخوانی دارد.
درست‌ترین درک را از آن فرد دیگر به دست می‌دهد و به ما یادآوری می کند ضروری ترین چیز، مدارا، بردباری، گذشت و عشق به همسایه‌ست؛ اینکه همگی نیازمندیم و از همین‌رو همگی مدیون یکدیگر.

محبوبه اسماعیل زاده این بریده کتاب را درج کرده.

صفحه : ۴۹۶