انقلاب: بنیادها
بالای 16 سال
- تعداد صفحات : ۱۸۲صفحه
- نویسنده : مصطفی شعاعیان
- انتشارات : لحظه
- سال نشر : ۱۳۹۹
- شابک : 9789642900169
برنامه مطالعاتی
چکیده کتاب از زبان سام محمودی سرابی:
بهنظر میرسد که شعاعیان در نخستین صفحات کتاب «انقلاب» با پیشفرض قرار دادن این گزاره که: «دوری از کمونیسم و درغلتیدن به اردوگاه دشمن طبقه کارگر، نتیجه پرهیزناپذیر رهپویی در بنبستی است که لنینیسم خوانده میشود.» موضع انتقادی خود را مشخص میکند: لنینیسم بهشکلی بنیادین انحراف از آموزههای مارکس است.وجه دیگر مقابله شعاعیان با پارادایم انقلابی لنین ریشه در این نگرش تمامیتخواهانه و توتالیتاریستی دارد که هیچ اندیشهای را جز تفکر قالبی و رسمی برنمیتابد. در این میان اما رفتار شعاعیان در مواجهه با این رویکرد بهگونهای بود که بسیاری از همنسلانش اورا تجدیدنظرطلب و رویزیونیست دانسته، طردش میکردند. با این حال او مصرّانه بر این مهم تأکید میکرد که: «بایستی همواره با دیدی خردهگیرانه با همه چیز برخورد کرد. حتی با مارکسیسم. و بهویژه با مارکسیسم. بایستی از گذرگاه «نفی» به دشتگاه «اثبات» رسید. برای ما چیزی درست است که کوششمان برای نادرستی آن، درستی آنرا برایمان بهثبوت برساند.» او برای عمل به این مهم که مبیّن نوع رفتار سختگیرانهاش در عرصه نظر است، در کتاب «انقلاب» مینویسد: «از آنجا که مارکس، لنین و دیگران تنها نمونههایی از «بررسی شرایط رهایی طبقه کارگر»اند و نه یگانه بررسیهایی که در درستی ناب آنها هیچگونه شکی نمیتوان و نباید کرد [...] پس این هم درست است که میتوان و باید منتظر نمونههای دیگری از «بررسی شرایط رهایی طبقه کارگر» بود. پس هرآینه هرگون بررسی تازهای را «روزیونیسم» خواندیم. آنگاه آشکارا و در کردار ثابت کردیم که به این اصل کمونیزم که «کمونیسم دانشی است که شرایط رهایی طبقه کارگر» را بررسی میکند، ایمان نداریم»
***
مصطفی شعاعیان چریک تکرو و متفکر نقاد جنبش کمونیستی ایران ازجمله معدود چهرههایی است که در تاریخ جنبش چپ ایران به چهرهای یگانه بدل شده است. او در ۱۱ اسفند ۱۳۱۴ در تهران متولد شد و سرانجام در یک درگیری با پلیس سحرگاه ۱۶ بهمن ۱۳۵۴ با فشردن دندان بر شیشه کپسول سیانوری که زیر زبان داشت به زندگی خود خاتمه داد تا مبادا زنده دست ساواک بیفتد. نقادی بیرحمانه او بر موضع لنینیستی چپ ایرانی از جمله خصیصههایی است که به او ویژگی ممتازی بخشیده است. مصطفی شعاعیان از جمله متفکرانی به شمار میآید که سالهای متمادی در زیر آوار تاریخ مدفون شده بود و در این میان اگر تلاش کسانی چون پروفسور خسرو شاکری استاد تاریخ مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی پاریس، پروفسور پیمان وهابزاده (استاد شناخته شده دانشگاه ویکتوریای کانادا) یا انوش صالحی (که اثر ارجمند و ارزشمندش توسط نشر باران منتشر شده) و چند تن دیگر نبود، این متفکر شاید چون بسیاری از اندیشمندان دیگر ایران در چند دهه اخیر دچار فراموشی میشد و جز به اشاره، از او و استقلال فکریاش در میان چپ ایرانی یاد نمیشد.
شعاعیان در دوره بلوغ فکری خود جمعاً چهار کتاب و بیش از ۳۰ مقاله و بالغ بر ۳ هزار صفحه یادداشت نوشت که تنها بخش بسیار اندکی از آنها پس از انقلاب در ایران امکان پخش عمومی یافتند.
توضیحات سام محمودی سرابی درباره کتاب:
این کتاب که جلد اول یک مجموعه سهجلدی تحت عناوین«انقلاب: بنیادها»، «انقلاب: خردهگیریها» و «انقلاب: شدهها» است. با این توضیح که ناشر هنوز دو مجلد بعدی را منتشر نکرده است.
متن کامل این کتاب که چاپ اول آن درسال ۱۳۵۵ از سوی نشر مزدک در ایتالیا و بعد از انقلاب درسال ۱۳۵۸ در تهران منتشر شد در این آدرس قابل دسترسی است:
https://sampuraziz.wordpress.com/wp-content/uploads/2015/05/enghelab.pdf
نظر سام محمودی سرابی :
شعاعیان از منتقدین برجسته اندیشههای لنینیستی در پیش از انقلاب ۱۳۵۷ بود. او معتقد بود بدون در نظر داشتن دموکراسی و پلورالیسم انتقادی، سوسیالیسم لنینی به شکست و استالینیسم میانجامد. وی در کتابهایش از جمله کتاب انقلاب، اختلافات خود را با مارکسیسم توده ایها و فداییان خلق بیان کرده است.در کتاب «انقلاب»، واژه «لنینیسم» معنایی استعاری دارد چنانکه در بازخوانی این کتاب شعاعیان میتوان دریافت که مقصود او از «لنینیسم» بیش از هر رویکردی گرایشهای ناسیونالیستی در تفکر سوسیالیستی است. با این توضیح کلی که او با پارادایم شدن یا به قول خودش با «صفت گردیدن لنینیسم» سر ناسازگاری دارد.
به باور پروفسور پیمان وهابزاده؛ نظریهی انقلابی شعاعیان یک تئوری رهاییبخش مارکسیبود که نزدیکیهای چندانی با انترناسیونالیستهای انقلابی مانند ارنستو چه گوارا و نظریهی سهقاره (و پس استعمارستیزی فرانتس فانون) و نیز با برخی مفاهیم مارکسیسم کلاسیک مانند عاملیت امتیازمند طبقهی کارگرو ماتریالیسم تاریخی داشت. کتاب انقلاب راهی است پرپیچوخم برای گرد آوردن عناصر ِ ناهمگون تئوریک، کتابی که، تأکید میکنم،با دیدانترناسیونالیستی نوشته شده است. نثر کسروی وار کتاب نیز استدلال های شعاعیان را پیچیده و خواندن کتاب را دشوار میکند. او برخلاف همنسلانش (جزنی و احمدزاده) به دنبال تئوری پردازی انقلاب برای ایران نبود. هرچند پرداختن به جنبش انقلابی ایران دغدغهی مهم کتاب است، اما آماج بلندپروازانهی این کتاب تئوریزه کردن انقلابهای رهاییبخش در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتینی است–کشورهایی که شرایطی همانند ایران داشتند. نویسندهی انقلاب کسی است که روزی شاید نامتعارفترین مشاهده دراندیشهی انتقادی را بیهیچ پروایی نوشت:«من برای پذیرش و رد ّ چیزی نیازی به آیه ندارم. هر کس چیزی بگوید که بیانگر روابط درونی واقعیات و روشنگر واقعیات عینی باشد، برای من پذیرفتنی است، ولو آشکارا ضد آیههای هر تنابندهای، و از جمله مارکس،باشد.»
خواری دهشتناکیست که آدمی داوری درباره درستی یا نادرستی این یا آنچه را که میبیند و میشنود یکراست وابسته کند بنظر این یا آن پیامبری که پیشاپیش بدو بیعت کرده است و یا میزان آیاتی که گوینده بههمراه هر سخن خود باز میگوید. و چه دردناک است که چنین شیوهای به میان جنبش کارگری نیز رخنه کرده است.
سام محمودی سرابی این بریده کتاب را درج کرده.
صفحه : ۱۴
ثبت نظر شما