در ستایش بطالت

بالای 16 سال

فلسفی

برنامه مطالعاتی

چکیده کتاب از زبان محبوبه اسماعیل زاده:

کتاب خیلی خوب و با استدلال به نقد این باور که کار فضیلت است میپردازد.
اینکه چرا پیشرفت های صنعتی منجر به کم شدن ساعت های کاری نشدن و این چه عوارضی برای جامعه بشری داشته.

توضیحات محبوبه اسماعیل زاده درباره کتاب:

برتراند راسل مقاله ی در ستایش بطالت را در سال ۱۹۳۲ نوشت. ایده ی راسل و نتیجه گیری مقاله به طور خیره کننده ای تحریک آمیز است. خسرانی عظیم به بار می آید، به گفته ی وی از این باور که کار فضیلت است و فقط یک ریاضت طلبی احمقانه وادارمان می سازد اصرار برکار زیادی داشته باشیم در حالی که دیگر نیازی به آن وجود ندارد ... اکنون باید دریابیم که سعادت و تنعم انسان در گرو کاهش نظام مند کار است.

جوایز و افتخارات کتاب:

برتراند راسل در سال ۱۹۵۰ به دلیل «آثار متعدد در حمایت از نوع‌دوستی و آزادی اندیشه» برنده جایزه نوبل ادبیات شد. اگرچه این جایزه به‌طور مستقیم به کتاب «در ستایش بطالت» تعلق نگرفت، اما این اثر در زمره آثار تأثیرگذار او محسوب می‌شود .

نظر محبوبه اسماعیل زاده :

کتاب جالبی بود و به من یک دیدگاه جدید درباره کار و نقشش در جوامع بشری داد.
خیلی کوتاه بود و ترجمه نسبتا روانی هم داشت.

ثبت نظر شما


فرض کنید در یک برهه ی مشخص پاره ای از مردم به سوزن سازی اشتغال داشته باشند. آنها بر فرض با هشت ساعت کار در روز به اندازه نیاز دنیا سوزن بسازند. حال کسی بیاید و اختراعی کند که بشود با همان تعداد آدم دو برابر سوزن ساخت. ولی دنیا که به این میزان سوزن نیاز ندارد سوزن حالا آن قدر ارزان است که بعید است مقادیر بیش تر را بتوان ارزان تر خرید آن وقت در دنیایی معقول همه ی دست اندرکاران سوزن سازی می توانند به جای هشت ساعت چهار ساعت کار کنند و همه چیز مانند گذشته پیش رود ولی در دنیای حاضر این امر را مایوس کننده می دانند مردم همچنان هشت ساعت کار میکنند، سوزن بیش از حد نیاز یافت می شود، برخی کارفرمایان ورشکست میشوند و نیمی از افراد فعال در عرصه ی سوزن سازی از کار بیکار می شوند. دست آخر همان قدر فراغت پدید می آید که در آن طرح دیگر ولی نیمی از مردم کاملاً عاطل و باطل میشوند در حالی که نیمی دیگر اضافه کاری می کنند. بدین ترتیب این فراغت اجتناب ناپذیر ضامن بروز فلاکتی همه گیر می شود به جای این که خاستگاه سعادتی همگانی شود. چیزی نابخردانه تر از این می توان تصور کرد؟

محبوبه اسماعیل زاده این بریده کتاب را درج کرده.

صفحه : ۱۷